• وبلاگ : ترانه
  • يادداشت : دانلود کليپ اجراي زنده ترانه بارون مهران مديري
  • نظرات : 0 خصوصي ، 24 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    حال و هواي دلم ابريست ...
    حال و هواي دل تو را نمي دانم ...
    امروز دارد يکريز باران مي بارد .
    خودش را به شيشه مي زند و من هراسان و بي قرار مي دوم پشت پنجره شايد تو زير باران ايستاده باشي ...
    شايد تو داري صدايم مي زني نه باران !
    شايد باران امروز نامه رسان تو باشد ...
    و هر بار که مي روم پرنده اي کوچک و زيبا را روي شاخه ي خشک درختي مي بينم که خيس و خسته و تنهاست ...

    ياد خودم مي افتم و ياد تو که وقتي از سر درد و جدايي مي زني به دل کوچه ها...
    شعر مي خواني و شعر مي گويي و اشک مي ريزي ...
    اما مرد ؛ غصه نخور ...
    باران نمي گذارد اشک هايت را کسي ببيند !
    من خودم بارها اشک هايم را انداخته ام به گردن باران !
    فرقي نمي کند آسمان هم بي درد نمي گريد ...
    و باران هم بي دليل اين گونه خود را به شيشه ها نمي زند ...
    پرنده ي تنها بدون عشق خيس و تنها تاب نمي آورد ...
    و سوگند به باران که آسمان بي عشق ،نمي بارد !
    وقتي باران مي آيد حتما سري به پنجره بزن ...
    باران قرار همه ي عاشق هاي دنياست ...
    همه ي آدم هايي که دلتنگ هم اند ...
    همه ي آدم هايي که دلشان را جايي جا گذاشته اند و يک عمر بايد بي دلي را طاقت بياورند ...
    باران که مي آيد ياد همه ي چيزهايي مي افتم که از دستشان داده ام ...
    همه ي آدم هايي که دوستشان دارم و ندارمشان ...
    همه ي روياهايي که مثل غباري روي شيشه شسته شدند...
    همه ي غزل ها ...
    اشک ها ...
    تنهايي ها ...
    __________________