ترانه

 خاطرت آید که آن شب ، از جنگلها گذشتیم

برتن سرد درختان ، یادگاری نوشتیم

با من اندوه جدایی ، نمیدانی چه ها کرد

نفرین به دست سرنوشت ، تورو از من جدا کرد

 

بی تو بر روی لبانم ، بوسه پژمرده گشته

بی تو از این زندگانی ، قلبم آزرده گشته

بی تو ای دنیای شادی ، دلم دریای درد است

چو کبوترهای غمگین ، نگاهم مات و سرد است

ای دلت دریاچه نور ، گر دلم را شکستی

خاطراتم را به یاد آر ، هر جا بی من نشستی


تقدیمش می کنم به تو با یه دنیا عشق در پنج شنبه 89/9/18ساعت به یاد تو بودن 10:26 عصر توسط سورنا لطف دوستان ( ) |

free counters