تو را از بین صدها گل جدا کردم تو سینه جشن عشقت رو به پا کردم برای نقطه ی پایان تنهایم تو تنها اسمی بودی که صدا کردم عشق من ...عشق من ...عشق من ... عشق من بگو از پاکی چشمه منو لبریز خواستن کن با دستات حلقه ای از گل بساز و گردن من کن اگه از مرگ باورها، از آدم ها دلم سرده نوازش کن تو دستامو که خیلی وقت یخ کرده که خیلـــــــــــی وقت یخ کرده ... عشق من ...عشق من ... دیگه دلواپس بودن واسم بسه دیگه بیهوده پیمودن واسم بسه زیادیم کرده پژمردن زیادیم کرده غم خوردن توی بیداد تنهایی در عین زندگی مردن عشق من ... عشق من ...
تقدیمش می کنم به تو با یه دنیا عشق در چهارشنبه 89/11/20ساعت به یاد تو بودن
10:20 عصر توسط سورنا لطف دوستان ( ) |
|